فرصت بازارسرمایه برای تامین مالی طرحهای عمرانی/دولت استفاده کند
کارشناس بازار سرمایه گفت: راهکار اصلی تأمین مالی پروژههای عمرانی در بازار سرمایه، ترکیب ابزار سهام و بدهی است که به صورت سهام پروژه یا شرکت قابلیت عرضه در بورس را نیز داشته باشد. به گزارش گشت و گذار، تأمین مالی و تکمیل پروژههای عمرانی نیمه تمام یکی از مهمترین دغدغههای حاکمیت بوده است. با […]
کارشناس بازار سرمایه گفت: راهکار اصلی تأمین مالی پروژههای عمرانی در بازار سرمایه، ترکیب ابزار سهام و بدهی است که به صورت سهام پروژه یا شرکت قابلیت عرضه در بورس را نیز داشته باشد.
به گزارش گشت و گذار، تأمین مالی و تکمیل پروژههای عمرانی نیمه تمام یکی از مهمترین دغدغههای حاکمیت بوده است. با این وجود مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی برآورد کرده است که حدود ۶ هزار طرح ملی و ۸۷ هزار طرح استانی نیمه تمام در ایران وجود دارد که برای تکمیل و بهرهبرداری از آنها، دستکم به ۶۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز است. در بخش اجرایی پروژههای عمرانی هرساله اولین قربانی کسری بودجه بوده است. تأمین مالی پروژههای عمرانی از طریق بودجه بسیار وابسته به فروش نفت است و حاکمیت سالها به دنبال جایگزین کردن منابع مردمی به جای منابع دولتی بوده است.
میثم بیات، کارشناس تأمین مالی در گفتگو با گشت و گذار درباره اینکه رویکرد و اقبال مردم به بازار سرمایه در سال ۹۹ باعث سوق دادن شرکتها به تأمین مالی از بازار سرمایه شد؟، گفت: با توجه به افزایش حجم نقدینگی و افزایش آمار معاملات در بورس و فرا بورس، طبیعی بود که شرکتها به این سو متمایل شوند و به دنبال راهکارهایی برای جذب این نقدینگی در راستای تأمین مالی شرکتها و پروژههای خود باشند. این موضوع میتواند از طریق فروش سهام شرکتها و افزایش شناوری سهام، عرضه اولیه سهام شرکتهای خارج از بورس و بویژه از طریق عرضه افزایش سرمایه با سلب حق تقدم و همینطور ورود شرکت پروژههای نیازمند تأمین مالی به بورس صورت بگیرد.
حرکت شرکتهای تولیدی به سمت تأمین مالی از بورس با توجه به شفافیت، مکانیزمهای مشخص قیمتگذاری و پذیرش، استانداردهای بالا، نقد شوندگی و کاهش اتکا به وثایق در آن با توجه به تجربه گسترده در بازارهای بینالمللی، اتفاق مبارکی میباشد و نبایستی از آن غفلت کرد
وی اضافه کرد: سختگیریهای سیستم بانکی در ارائه تسهیلات به پروژهها نیز مزید بر علت شد که شرکتها جایگزین آسانتری را برای این مهم پیگیری کنند. این فضای رونق گرفتن بورس خیلی شرکتها را راغب کرد که به دنبال استفاده از این فرصت بروند ولی متأسفانه نوسانات اخیر بازار برخی از این شرکتها را مردد نموده و حداقل وقفهای در اجرای تصمیمات آنها در زمینه تأمین مالی داشته است حرکت شرکتهای تولیدی به سمت تأمین مالی از بورس با توجه به شفافیت، مکانیزمهای مشخص قیمتگذاری و پذیرش، استانداردهای بالا، نقد شوندگی و کاهش اتکا به وثایق در آن با توجه به تجربه گسترده در بازارهای بینالمللی، اتفاق مبارکی میباشد و نبایستی از آن غفلت کرد.
بیات درباره اینکه با توجه به ریزش فعلی بورس، هنوز هم بازار سهام و دارایی جذابیت و کشش تأمین مالی پروژهها و کسبوکارهای تولیدی را دارد؟، توضیح داد: تأمین مالی از بازار سرمایه دو قسمت اصلی دارد که یک بخش آن انتشار اوراق بدهی در بازار سرمایه است که ریزش یا افزایش شاخص سهام تأثیر قابل توجهی روی آن ندارد و شرکتها از طریق یک متعهد پذیرهنویس اقدام به انتشار اوراق با درآمد ثابت در بازار میکنند، هر چند نرخ این اوراق متناسب با رونق یا رکود بورس و سیاستهای پولی بانک مرکزی، نوسان میکند که برای مثال در پی رونق اخیر بازار سرمایه و کاهش نرخ بهره بانکی، نرخ اوراق بدهی در حدود ۵ درصد نوسان داشت. اما قسمت دوم تأمین مالی مبتنی بر سهام است که در این حوزه، حجم نقدینگی، قدرت نقد شوندگی و رونق معاملات سهام در بورس و میزان پرشور بودن یا نبودن حضور سرمایهگذاران، اثر زیادی بر روی سهولت تأمین مالی از این طریق دارد و هر چند نوسانات، جز ذات بازارهای مالی است ولی حضور سرمایهگذاران و به ویژه قدرت نقد شوندگی در این بازار جهت ترغیب شرکتها برای ورود به آن جهت تأمین مالی اهمیت بالایی دارد، هرچند عرضه اولیه سهام و حق تقدم جهت تأمین مالی تقریباً در اکثر زمانها جذابیت خاص خود را دارد. نقد شوندگی و رونق بازار برای تأمین مالی بسیار حیاتی است، هر چند رویکرد تأمین مالی از این بازار یک استراتژی بلندمدت است و میتواند طوری برنامهریزی شود که با تمهیداتی، اجرای آن در زمان رونق بازار صورت بگیرد.
حضور سرمایهگذاران و به ویژه قدرت نقد شوندگی در بازار سهام جهت ترغیب شرکتها برای ورود به آن جهت تأمین مالی اهمیت بالایی دارد؛ در شرایط عدم اعتماد سرمایهگذاران به بازار سهام، نمیتوان انتظار تأمین مالی قابل قبولی مبتنی بر ابزار سهام را داشت
وی ادامه داد: البته در شرایط عدم اعتماد سرمایهگذاران به بازار قطعاً نمیتوان انتظار تأمین مالی قابل قبولی مبتنی بر ابزار سهام را داشت زیرا تأمین مالی از این بازار روی دیگر سکه سرمایهگذاری است و تا وقتی سرمایهگذاران فعال، با انگیزه و دارای حس اعتماد به بازار موجود نباشند توقع تأمین مالی مناسب هم نمیتوان داشت.
این کارشناس مالی به این سوال که یکی از اصلیترین راهکارهای تأمین مالی بخش مولد اقتصاد، تأمین مالی از بازارهای اوراق و سهام است؛ در این رابطه تجربیات کشورهای مختلف را ذکر فرمائید و در حال حاضر تأمین مالی در کشور ما به چه شکل است؟، پاسخ داد: با توجه به بررسی برخی بازارهای بینالمللی، حداقل ۳۰ درصد تأمین مالی از طریق انتشار اوراق بدهی در بازارهای سرمایه و همینطور ۲۰ درصد آن از طریق عرضه سهام یا افزایش سرمایه در بورس اتفاق میافتد، در حالی که در کشور ما حداکثر ۱۰ درصد از تأمین مالی شرکتها از بازار سرمایه است. بر این اساس سیستم تأمین مالی ما به اصطلاح بانکمحور است نه بازار سرمایهمحور. با وجود اینکه بانکها نقش اصلی تأمین مالی را برعهده دارند اما با توجه به امکان فساد، عدم شفافیت، وثایق سنگین مورد نیاز و نرخهای بالای سود بانکی، بهتر آن است که سهم بالاتری به تأمین مالی از بازار سرمایه داده شود. در حقیقت پروژههای عمرانی نیازمند تأمین مالی بلندمدت هستند و بازار پول یک بازار کوتاه مدت تأمین مالی است.
بیات گفت: این توجه عمومی مردم به بازار سرمایه و افزایش حجم معاملات بازار بورس به حدود ۵۰ برابر نسبت به دو سال قبل از آن، نوید این را میدهد که فرصت مناسبی برای شیفت پارادایمی و حرکت به سمت بازار سرمایه محور شدن سیستم مالی کشور فراهم شده است.
وی همچنین درباره اینکه آیا پروژههای عمرانی از طریق بازار سرمایه تأمین مالی میشوند؟ اضافه کرد: اگر بازار سرمایه را دو بخش مختلف که تأمین مالی مبتنی بر سهام و تأمین مالی مبتنی بر بدهی در نظر بگیریم، بیشتر پروژههای عمرانی که از طریق بازار سرمایه تأمین مالی میروند مبتنی بر نوع دوم یعنی از طریق انتشار اوراق بدهی با درآمد ثابت خواهند بود. هر چند اگر راهکار مشارکت عمومی- خصوصی را مد نظر قرار دهیم در این صورت میتوان با طراحی یک ابزار واسطهای برای جذب شرکای خصوصی در بازار سرمایه، از ابزارهای نوآوری شده مبتنی بر سهام نیز بهره برد. حتی با ترکیب ابزار سهام و بدهی که به ابزارهای هایبریدی یا دورگه معروف هستند بتوان در ابتدا جهت تأمین مالی این پروژهها اوراق بدهی منتشر نمود و این اوراق بدهی قابل تبدیل به سهام پروژه یا شرکت باشد و حتی قابلیت عرضه در بورس را هم داشته باشد. در کشورهای توسعه محور دنیا اکثر پروژههای عمرانی عمومی میلیاردها دلار از این طریق در بازارهای سرمایه توسعه یافته تأمین مالی میکنند.
به گفته این کارشناس مالی، در هر حال هر پروژه عمرانی که به دنبال تأمین مالی از طریق بخش خصوصی و سرمایهگذاران حاضر در بورس است، بایستی در ابتدا نحوه برآورد کردن توقعات بازدهی سرمایهگذاران را طراحی کرده باشد و در صورت توجیه اقتصادی طرح برای سرمایهگذاران، راه نوآوریهای مالی مطابق با منطق بازار سرمایه در کشور ما هموار است.
ارسال دیدگاه